در میان سرزمینهای گرم و خشک یمن، جایی که بادهای داغ از صحراهای بیپایان میوزیدند و آفتاب بر روی خانههای گلی میتابید، راز عمیقی پنهان بود. گنجی که تنها بزرگان و صوفیان به ارزش آن پی برده بودند؛ قهوه. نوشیدنیای که هر جرعهاش بیداری و هوشیاری میبخشید و صوفیان را در شبهای طولانی ذکر و دعا یاری میکرد.
چرا یمنیها نمیخواستند راز قهوه فاش شود؟
یمنیها خوب میدانستند که این دانههای سیاه چقدر ارزشمندند و حاضر نبودند راز پرورش آن را با هیچکس قسمت کنند. بندر مُخا که مرکز تجارت قهوه بود، همچون دژی نفوذناپذیر تحت حفاظت قرار داشت. هر دانهای که از این سرزمین خارج میشد، باید برشته و نیمکوب میشد، به طوری که امکان کاشت مجدد آن از بین برود.
علاوه بر این، یمنیها از مدتها پیش قهوه را به عنوان یک دارایی استراتژیک میدیدند. آنها باور داشتند که اگر این محصول منحصربهفرد به خارج از کشورشان راه یابد، موقعیت تجاریشان تضعیف میشود. قهوه نه تنها یک نوشیدنی محبوب، بلکه بخش جداییناپذیر از اقتصاد، فرهنگ و سنتهای صوفیانه یمن بود. همچنین، با افزایش تقاضا برای این محصول، یمنیها نوعی مالیات بر صادرات آن اعمال کردند تا دسترسی کشورهای خارجی به آن را سختتر کنند.
داستان جذاب بوبا بن عمر، اولین صادرکننده قهوه
بوبا بن عمر نه تنها یک تاجر، بلکه یک ماجراجو بود که شجاعت و هوش او مسیر تاریخ قهوه را تغییر داد. او روزها را در بازارهای شلوغ مخا سپری میکرد، گوش به صحبتهای تجار میسپرد و با دقت به رفتار کشاورزان قهوه نگاه میکرد. بوبا فهمیده بود که کشاورزان یمنی، با دقت و وسواس زیادی از این گیاه نگهداری میکنند و از فروش دانههای خام قهوه به خارجیها خودداری میکنند. اما او مصمم بود که این سد را بشکند. با زیرکی به گفتوگوهای محلی گوش میداد و اطلاعاتی درباره نحوه پرورش و فرآوری قهوه جمعآوری میکرد. مدتی بعد، موفق شد اعتماد یکی از کشاورزان را جلب کند. او به آرامی وارد دنیای پنهان کشاورزان شد و در طی ماهها توانست به رازهایی درباره بهترین روشهای برداشت و خشککردن دانهها پی ببرد. این اطلاعات بعدها در هند بسیار ارزشمند شدند و به بوبا کمک کردند که اولین مزارع قهوه هندی را پایهگذاری کند. اما در همین میان، مردی بود که سودای بزرگی در سر داشت. بُبا بِن عُمر، تاجر جوان هندی، که برای خرید ادویه به یمن آمده بود، وقتی برای نخستین بار عطر قهوه عربیکا را در بازار مخا حس کرد، قلبش به تپش افتاد. در آن لحظه دانست که این نوشیدنی با هر آنچه تاکنون دیده بود، فرق دارد. شبها در گوشهی قهوهخانههای شلوغ مینشست و به صوفیان خسته نگاه میکرد که پس از نوشیدن قهوه، با شور و شوق ذکر میگفتند. چیزی درونش به او میگفت که باید این گنج را با خود ببرد.
نقشهای برای سرقت دانههای سیاه
ماهها گذشت. بوبا صبور بود. او در بازارها پرسه میزد، به حرفهای کشاورزان گوش میداد و کمکم اعتمادشان را جلب میکرد. در یکی از شبهای آرام، وقتی کنار آتشی کوچک نشسته بود، پیرمرد کشاورزی که سالها بود در باغهای قهوه کار میکرد، زیر لب گفت: «این دانهها راز ما هستند… اما رازها همیشه در پنهان نمیمانند.»
همین جمله برای بوبا کافی بود. او نقشهای در ذهنش کشید. وانمود کرد بیمار است و نیاز به درمانی خاص دارد. پیرمرد با دلسوزی چند دانه خام قهوه را به عنوان دارو به او داد. بوبا با دقت دانهها را در آستری لباسش دوخت و راهی بندر عدن شد.
فرار از یمن، ورود به هند
سفر بوبا از یمن به هند یکی از پرمخاطرهترین بخشهای این داستان است. کشتیای که او سوار آن شد، چندین بار در مسیر مورد بازرسی قرار گرفت. مقامات یمنی به خوبی آگاه بودند که برخی از تجار سعی در خارج کردن دانههای قهوه دارند و سختگیری شدیدی اعمال میکردند. بوبا در یکی از ایستهای بازرسی با ظاهری خسته و بیمار ظاهر شد، وانمود کرد که درگیر بیماریای شده که نیاز به مراقبت دارد و مأموران از بررسی دقیقتر وسایل او خودداری کردند.
با عبور از این مرحله، کشتی او راهی اقیانوس هند شد. بوبا در طول مسیر با تجار مختلفی آشنا شد که برخی از آنها نیز به دنبال کشف و سرمایهگذاری روی محصولات جدید بودند. پس از روزها دریانوردی، سرانجام کشتی در سواحل سبز کرالا در هند پهلو گرفت. بوبا دانههای قهوه را مانند گنجی ارزشمند حمل کرد و با اشتیاق به دنبال محلی مناسب برای کاشت آنها گشت.
در هند، بوبا برای مدتی در معبدی اقامت کرد که دوستان پدرش در آن حضور داشتند. راهبان بودایی نیز با علاقه به دانههای قهوه نگاه کردند و آن را در برنامههای روزمره خود جای دادند. قهوه در مدت کوتاهی در میان جمعیت محلی محبوب شد و حتی برخی از خانوادههای اشرافی نیز برای اولین بار این نوشیدنی را امتحان کردند.
قهوه از هند به اروپا و جهان
قهوه از طریق تاجران هلندی و پرتغالی از هند به اروپا راه یافت. در آغاز، فقط طبقه اشراف و نخبگان به این نوشیدنی دسترسی داشتند، اما با گذر زمان و افزایش عرضه، قهوه به یکی از اصلیترین نوشیدنیهای مردم اروپا تبدیل شد. در انگلستان، اولین قهوهخانهها تحت عنوان “دانشگاههای پنی” شناخته شدند، زیرا مردم میتوانستند فقط با یک پنی، قهوه بنوشند و در بحثهای علمی و تجاری شرکت کنند.
در فرانسه، قهوه به نمادی از جلسات روشنفکران و ادیبان تبدیل شد. در آلمان و اتریش، نوشیدن قهوه با شیر و کیکهای محلی همراه شد و فرهنگ جدیدی به وجود آمد. تجارت قهوه به تدریج به یک صنعت عظیم تبدیل شد و کشورهای مختلف جهان به تولید قهوه روی آوردند. مستعمرات اروپایی در برزیل، کلمبیا و آفریقا شروع به تولید انبوه این محصول کردند و قهوه به یکی از پرمصرفترین کالاهای تجاری جهان تبدیل شد.
قهوه و مدرنیته
قهوه در دوران مدرن دیگر فقط یک نوشیدنی نیست، بلکه به یک صنعت چند میلیارد دلاری تبدیل شده است که در فرهنگهای مختلف جایگاه ویژهای دارد. در دنیای امروز، روشهای جدیدی برای تهیه و مصرف قهوه ابداع شدهاند که باعث شده این نوشیدنی بیش از هر زمان دیگری محبوب شود. از قهوههای فوری تا انواع دستگاههای هوشمند اسپرسوساز، پیشرفت فناوری، تجربه قهوهنوشی را متحول کرده است. علاوه بر آن، موج سوم قهوه، که بر کیفیت بالا، منبعیابی اخلاقی و فرآوری دقیق تأکید دارد، نقش مهمی در تحول این صنعت داشته است. امروزه، باریستاها بهعنوان هنرمندان قهوه شناخته میشوند و در مسابقات جهانی مهارتهای خود را در زمینه ترکیب و دمآوری قهوه به نمایش میگذارند.
از طرفی، فرهنگ قهوهنوشی اجتماعیتر از قبل شده است. کافیشاپها تبدیل به مکانهایی برای جلسات کاری، مطالعه و تعامل اجتماعی شدهاند. نوشیدن قهوه در زندگی شهری، بخشی از هویت روزمره بسیاری از مردم شده است. همچنین، برندهای بزرگ مانند استارباکس، نسپرسو و لاوازا نه تنها کیفیت، بلکه تجربهای منحصربهفرد از قهوه را برای مشتریان فراهم کردهاند. با رشد تقاضا برای قهوههای تخصصی، تولیدکنندگان و کشاورزان نیز به بهبود روشهای کشاورزی و ارائه دانههای باکیفیتتر روی آوردهاند. قهوه، بیش از هر زمان دیگری، نمادی از نوآوری، فرهنگ و تعامل اجتماعی در دنیای مدرن است. امروزه، قهوه نه تنها یک نوشیدنی محبوب بلکه بخشی از سبک زندگی مدرن شده است. با ظهور کافیشاپهای زنجیرهای مانند استارباکس، نسپرسو و لاوازا، قهوه از یک محصول سنتی به صنعتی گسترده تبدیل شد که روزانه میلیاردها فنجان در سراسر جهان مصرف میشود. روشهای نوین تهیه قهوه مانند اسپرسو، قهوه کپسولی، دمآوری سرد (Cold Brew) و قهوه نیتروژن، نشاندهنده پیشرفت این صنعت و تلفیق آن با فناوری است.
و اینگونه بود که راز قهوه، از دل خاک یمن، با شجاعت و هوش یک تاجر جوان، راه خود را به جهان گشود و طعم آن برای همیشه در زندگی مردم جاودانه شد. امروز، قهوه بیش از یک نوشیدنی است؛ نمادی از فرهنگ، تاریخ، روشهای متنوع دمآوری، و نوآوری در صنعت قهوه که در سراسر جهان طرفداران بسیاری دارد.